پولهای اعتباری بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظامهای اقتصادی مدرن، جایگاه ویژهای را در مباحث اقتصادی به خود اختصاص داده است. این نوع پول که در دنیای امروز جایگزین پولهای فلزی و کالایی شده است، موضوعی پیچیده و مهم در فقه اسلامی محسوب میشود. بسیاری از فقها پولهای اعتباری را بهعنوان یک وسیلۀ مبادله میپذیرند که از نظر شرعی دارای ارزش است؛ هرچند ذاتاً فاقد ارزش ذاتی (مانند طلا و نقره) است. برخی از فقها بر این باورند که مالیت پولهای اعتباری باید تحت اصول و ضوابط خاصی، مانند حفظ قدرت خرید و جلوگیری از تورم، استفاده شود تا با عدالت و انصاف سازگار باشد. اختلافنظرهایی نیز در مورد قابلیت ربا در پولهای اعتباری وجود دارد که به بررسی دقیقتری نیاز است. در این تحقیق، ابتدا مفهوم مال و سپس مفهوم پایۀ پول و تفاوت آن با پولهای کالایی در متون فقهی مورد بحث قرار میگیرد. سپس رویکردهای مختلف فقها نسبت به مالیت پولهای اعتباری بررسی شده و دلایل موافقان و مخالفان آن تحلیل میشود. سؤال اصلی این تحقیق این است که چگونه میتوان از مالیت پولهای اعتباری تصویری ارائه کرد که با اصول و معیارهای فقهی همسو باشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که درک صحیح از ماهیت پولهای اعتباری و نحوۀ تطبیق آن با اصول و احکام فقهی امری بسیار دقیق و پیچیده است.